به دنبال محبت بودی ای یار
دلت با بی وفایی شد گرفتار
تورو من هرچه آزردم
به روزت هرچی آوردم
تو باز عاشقتر از پیشی
داری عاشقترم میشی
تو کارت مهربونی بود
تو عشقت آسمونی بود
من که همه فکر و حواسم تویی
اونی که یه عمریه میخواستم تویی
تویی که نه فکرت نه حواست منم
خستگی عشق تو مونده توی جون و تنم
من که همه دار و ندارم تویی
اونی که میخوام تنها نذارم تویی
تویی که نداشتی و نداری منو
تنها گذاشتی و بازم تنها میذاری منو
بی تو این زندگی پوچ چه سود
سینه با یاد تو بود و دل به امید تو بود
چشم سیاه تو و افکار من
ریخته در زلف شب تار من
عشق که از دولتی اسم توست
وا شده در این دل ته دار من
من که همه فکر و حواسم تویی
اونی که یه عمریه میخواستم تویی
تویی که نه فکرت نه حواست منم
خستگی عشق تو مونده توی جون و تنم
منم که خوب میفهممت
غصم میگیره از غمت
منم که خنده رو لبام
میشینه تا میبینمت
دوست دارم روز و شب
گفتم نکردی باورم
یک بار حتی بی وقار
نشنیدم از تو آخرم
من که همه فکر و حواسم تویی
اونی که یه عمریه میخواستم تویی
تویی که نه فکرت نه حواست منم
خستگی عشق تو مونده توی جون و تنم
من را تو نگر ز چشم غمخوار
دیوانه ی خود دیو نپندار
من را تو مخوان غریبه ای یار
این عشق مرا حقیر مشمار
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0